loading...
سایت تفریحی آواز چت
jjjalil بازدید : 331 سه شنبه 28 آذر 1391 نظرات (0)

************************************

***********************************

************************

****************************************

***********************************

*****************************

*****************************

****************************************

****************************************

***************************************

************************************

 

****************************************

********************************************

*******************************************

*******************************************

******************************************

************************************

*****************************************

*******************************************

************************************

******************************************

**********************************

********************************************

******************************************

**********************************

jjjalil بازدید : 511 سه شنبه 28 آذر 1391 نظرات (0)

انسانها عموما موجودات کنجکاوی هستند و دانستن افکار یا رازهای پنهان، آنها را به وجد می آورد. موضوع وقتی جالبتر می شود که آنها بتوانند ذهن دوست یا همسرشان را بخوانند. شاید با خواندن تیتر مطلب، پیش خودتان فکر کردید که: « امروز میرم خونه و فکر داداشم رو می خونم تا ببینم چرا این چند روز اخلاقش عوض شده » ولی عجله نکنید، این کار به آن سادگی هم که تصور می کنید نیست.

 

یکی از روشهای موثر ذهن خوانی، درک زبان بدن است. در واقع افراد در حین حرف زدن، به صورت ناخودآگاه قسمتی از بدنشان را تکان می دهند و این حرکات نشان دهنده تفکرات و احساسات درونی فرد نسبت به موضوع جاری دانست.

 

برای مثال وقتی از افراد راجع به شماره تلفن شان در ۱۰ سال پیش سوال کنید، آنها سعی می کنند از حافظه شان برای به خاطر آوردن آن کمک بگیرند و وقتی از آنها راجع به آرزویشان می پرسید آنها سعی می کنند تا تصویری را در ذهنشان بسازند.

 

محققان بر این باورند که افکاری همچون امثال بالا، واکنش فیزیکی چشم را به دنبال دارند، که شما با تشخیص آنها می توانید تقریبا حدس بزنید که فرد به چه چیزی فکر می کند.

 

قبل از خواندن این ۷ واکنش، لازم است به ۲ نکته مهم توجه کنید :

 

۱ -  این واکنش ها بر اساس افراد راست – دست نوشته شده اند و در صورتی که فرد مورد نظر چپ دست است، باید آنها را برعکس در نظر بگیرید.

 

۲ - منظور از راست یا چپ، دید شما نسبت به فرد انجام دهنده واکنش می باشد.

 

واکنش های چشمی

 

۱ - بالا – سمت راست : نشانگر جستجو و بازسازی رویدادی تصویری که در گذشته رخ داده است.

 

۲ -  بالا – سمت چپ : در حال ساختن تصویر و یا رویداد جدید.

 

۳ - مستقیم – سمت راست : بخاطر آورن صوتی که در گذشته شنیده شده است.

 

۴ - مستقیم – سمت چپ :‌ در حال ساختن کلمه و یا صوتی که در گذشته رخ نداده است.

 

۵ - پایین – سمت راست : صحبت کردن شخص با ضمیر داخلی اش

 

۶ - پایین – سمت چپ : به خاطر آوردن و یا تصور یکی از حواس، لامسه، بویایی و یا چشایی

 

۷ - چند حرکت و یا بدون حرکت : ممکن است شما سوالی را از فرد مورد نظر بپرسید و فرد هیچکدام از حرکات فوق را انجام ندهد و به یک نقطه خیره شود. این بدین معنی است که فرد دارد سوال و جواب را به صورت تصویری بررسی و شبیه سازی می کند.

 

 

به خاطر داشته باشید که این واکنش ها برای تمامی افراد یکسان نیستند و ممکن است استثناهایی نیز وجود داشته باشد، ولی همین الان می توانید آنها را با همسر و یا دوستتان تمرین کنید.

jjjalil بازدید : 329 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!

برای زندگی کردن دو راه وجود دارد. یکی اینکه گویی هیچ معجزه ای وجود ندارد و دیگری اینکه گویی همه چیز یک معجزه است.

اگر میدانستید که افکارتان چقدر قدرتمند است، هیچگاه حتی برای یک بار دیگر هم منفی فکر نمی کردید!

در یک رابطه بودن به معنای بوسیدن، قرار گذاشتن یا در دسترس بودن نیست. به معنای بودن با کسی است که شما را به گونه ای خوشحال کند که هیچ کس دیگری نتواند!

فقط کسانی را در زندگیتان نیاز دارید که در زندگیشان نیازمند شما باشند.

یک پسر میداند چیزی را که میخواهد چگونه بدست آورد و یک مرد میداند چیزی را که بدست آورده چگونه نگه دارد.

ممکن است شاهزاده ام را پیدا کنم اما پـــدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!

هیچگاه نمی توانید یک اشتباه را دو بار مرتکب شوید چرا که بار دوم دیگر آن یک اشتباه نیست بلکه یک "انتخاب" است.

به خودتان اجازه ندهید توسط این سه چیز تحت کنترل درآیید: گذشته تان، مردم و پول.

ذهن فراموش می کند اما دل همیشه بخاطرش می ماند.

هرگز برای کسی که شما را می آزارد گریه نکنید... در عوض لبخند بزنید و به او بگویید، ممنون بخاطر اینکه به من فرصتی دادی تا کسی بهتر از تو را پیدا کنم!

همیشه دنبال افرادی که کمترین اهمیت را در زندگی به ما می دهند می دویم. چرا به این کار پایان ندهیم و اطرافمان را نگاه نکنیم تا ببینیم چه کسانی دنبال ما می دوند؟

همه افراد به عنوان یک انسان قابل احترامند اما از هیچکس نباید بت ساخته شود.

اگر کسی را ترک می کنید لااقل به وی علتش را توضیح دهید؛ چون اینکه ببیند لایق یک توضیح ساده هم نبوده، دردناک تر از خود ترک شدن است.

کسانی که زندگی خود را وقف بدست آورن منافع مادی و ثروت کرده اند به شما خواهند گفت که احساس خوشبختی را در اموال خود نمی یابند. خوشبختی هرگز انعکاس ثروتهای مادی یک شخص نیست، بلکه انعکاس ثروتهای معنوی و احساسی او است.

6 کلید یک رابطه موفق: دوستی، آزادی، صداقت، اعتماد، درک و گفتگو.

اگر خدا دعاهای شما را مستجاب کند، ایمانتان را افزایش داده، اگر با تاخیر مستجاب کند، صبرتان را زیاد کرده و اگر مستجاب نکند، چیز بهتری برایتان در نظر دارد.

کلمات، قدرت آزار دادن شما را ندارند، مگر اینکه گوینده آن برایتان بسیار عزیز باشد.

هرگاه آماده بودید عاشق شوید، نه هرگاه که تنها بودید.

دردناک ترین محبتها آنهایی است که با ریا، تزویر و تظاهر آمیخته است و لذت بخشترین محبتها آنهایی هستند که در عین کوچک بودن با خلوص نیت و با بی آلایشی همراه است.

فرار کردن از مشکلات فقط فاصله رسیدن به راه حل را افزایش می دهد. آسانترین راه برای گریختن از مشکلات حل کردن آنها است.

انسان نمی تواند اقیانوسهای جدید را کشف کند مگر اینکه شجاعت از دست دادن دیدن ساحل را داشته باشد.

یک فرد موفق کسی است که بتواند از آجرهایی که دیگران به طرفش پرتاب کرده اند، ساختمانی محکم بنا کند.

اگر نتوانید به یک خانم احترام بگذارید، حق صحبت کردن با وی را از دست خواهید داد.

وقتی کسی را می بخشید، شخصی که بیشترین منفعت را می برد، خود شما هستید.

سخن گفتن با خدا مانند صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است... ممکن است او را در طرف دیگر نبینیم، اما می دانیم که دارد گوش می دهد.

کلمات بیش از آنچه که شما تصور می کنید تاثیر گذارند. همیشه پیش از صحبت کردن فکر کنید.

گفتن خداحافظ به کسی که نمی خواهید بگذارید برود واقعاً دردناک است، اما حتی دردناک تر این است که از کسی که هیچگاه قصد ماندن نداشته بخواهید بماند.

وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید، در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت: شخصی برای زندگی یــــا درسی برای زندگی!

همه مردم را "بعضی مواقع" می‌توان فریفت و بعضی از مردم را برای "همه عمر" ! لیکن نمیتوان همه مردم را برای همه عمر فریب داد.

بی خردی اسارت بدنبال دارد و خرد موجب آزادی و رهایی است.

اگر باطل را نمی توان ساقط کرد می توان رسوا ساخت اگر حق را نمی توان استقرار بخشید می توان اثبات کرد طرح کرد و به زمان شناساند و زنده نگه داشت.

آنجا که چشمان مشتاقی برای انسانی اشک میریزد، زندگی به رنج کشیدنش می ارزد.

کاش در کتاب قطور زندگی سطری باشیم به یاد ماندنی، نه حاشیه ای فراموش شدنی ...

همه اشیاء دارای قیمت هستند و این تنها انسان است که دارای حرمت و منزلت است.

گوش شنونده همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است.

کسی به فرجام زندگی آگاه نیست، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد.

چراغ مایه دفع تاریکی است و بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است که از آن باید دوری جست.

جهان تنها از کسی به نیکی یاد می کند، که به آبادانی کوشیده باشد.

مردم به همان اندازه خوشبخت اند که خودشان تصمیم میگیرند.

خوشبختی به سراغ کسی میرود که فرصت اندیشیدن در مورد بدبختی را نداشته باشد.

دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی!

دیروز چک باطله است و فردا چک وعده ای است. امروز است که تنها نقدینه شماست. آن را عاقلانه هزینه کنید ...

 

 

jjjalil بازدید : 235 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

 

پیشینه ی شب یلدا و رسم های این شب

شب یلدا یا شب چله آخرین روز آذرماه، شب اول زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند.
این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان قبل از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه یی از غلبه تاریکی.

● پیشینه جشن
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. این جشن مراسمی آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. یلدا روز تولد میترا یا مهر است. این جشن به اندازه زمانی که مردم فصول را تعیین کردند کهن است.

● مراسم و آداب جشن
برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده.
در «مهریشت» اوستا آمده است؛ «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».

● آیین های جشن شب یلدا
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند.
در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع ژیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و برخی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره یی می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه را جای می دهند. گونه های بی شمار آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به ویژه هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خوردند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغزگردو و نخودچی و کشمش می خورند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می کنند و باورمندند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود.
در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه یی خارج از هوای گرم اتاق می گذارند، ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس (ازگیل) در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر زمان هوس کنند ازگیل و تازه و پخته را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.بنا به روایت مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه یی استقبال کنند. قارون در پوشاک هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به زر دگرگون می شوند و برای آن خانواده، ثروت و روزی به همراه می آورند.

● جشن شب یلدا
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقه یی بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر.
این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود.
چله اول که اولین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگی شان برکشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و براثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می کردند و به تدریج دریافتند که کوتاهترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود.
اقوام قدیم آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصاً ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود. در این شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همچنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند.
این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد. سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.
امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند.

jjjalil بازدید : 311 دوشنبه 27 آذر 1391 نظرات (0)

*****************************************

*********************************

*****************************************

****************************************

****************************************

****************************************

*****************************************

***********************************************

*****************************************

**********************************

********************************

******************************************

****************************************

***************************************

**************************************

*******************************************

****************************************

*******************************************

******************************************

*****************************************

********************************************

*********************************************

*************************************

***********************************************

*************************************************

***************************************

*******************************************

******************************************

*******************************************

******************************

jjjalil بازدید : 241 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)


امروزه بوی بد دهان halitosis به طور چشمگیری شایع شده است و باعث رنجش و ناراحتی دیگران در برخوردهای اجتماعی با افراد مبتلا به بوی بد دهان میباشد. همچنین در زندگی زناشویی و در بین اعضای خانواده فرد مبتلا به این بیماری بیشتر مورد توجه و نکوهش قرار میگیرند. در مواقعی فرد مبتلا به بوی بد دهان خودش متوجه این حالت نشده و با خیال راحت تمایل به هم صحبتی با اطرافیان را دارد و در محل کار یا سایر مکانهای عمومی نیز ممکن است برای عدم ناراحتی شخص مبتلا به بوی بد دهان این موضوع را به فرد نگویند و فقط از او دوری نمایند.

بوی بد دهان در اثر عوامل مختلفی اتفاق می افتد و معمولا" قابل درمان می باشد و افرادی هستند که با اطلاع از این بیماری و پیدا نکردن روش درمان دچار ناراحتی های فکری و کناره گیری از دوستان و آشنایان خود شوند. گاهی اوقات بوی بد دهان علت ناشناخته ای دارد و با اجرای روشهای مختلف و انجام معاینات لازم به عامل ایجاد بوی بد دهان پی نبرده و باعث سردرگمی این افراد می شود و لذا فرد مجبور به استفاده دائم از آدامس قرص یا اسپری های خوشبو کننده دهان می باشد که ممکن است عوارضی را در پیش داشته باشد.

ولی در موردی که بوی بد دهان به صورت ناشناخته به موارد دهانی مربوط شود، بعد ازمعاینه می توان با انجام لیزر توسط متخصص مربوطه، بدون جراحی، خونریزی یا درد از بوی بد دهان به طور قطعی خلاص شد.

موارد مختلفی که باعث بوی بد دهان می شوند عبارتند از :
1. دلایل غیر مرتبط با حفره ی دهان. مثل ناراحتیهای گوارشی معده، سینوزیت، کم آبی بدن، مصرف پیاز یا سیر و سیگار کشیدن.
2. دلایل مرتبط با حفره ی دهان که به سه بخش تقسیم می شوند:

- دندانها :
وجود دندانهای پوسیده یا پرکردن نامناسب دندان ترمیم شده، در اثر ایجاد گیرغذایی در موارد گفته شده به لثه ی محافظ دور دندان آسیب می رسد و به خودی خود می تواند موجب بوی بد دهان شود.

- لثه :
با علائم مشخصه خونریزی و قرمزی بافت لثه که در اثر مسواک زدن غیر صحیح و خارج نشدن مواد غذایی از لثه، بوی بد دهان را نیز به همراه خواهد داشت.

- زبان :
در گروه اندکی از افراد، بلند بودن جوانه های چشایی (پرزهای زبان) در بخش انتهای زبان می تواند عاملی برای ایجاد بوی بد دهان باشد که با مسواک زدن روی زبان معمولا بوی بد دهان از بین میرود.

عامل اصلی التهاب لثه و ایجاد بوی بد دهان :
علاوه بر موارد گفته شده که عامل بوی بد دهان می باشند مانند (ترمیمهای نا مناسب، پوسیدگی، دخانیات و غیره)، یک مورد دیگر به نام پلاکتهای باکتریایی وجود دارد که شروع آن از یک پلاکت زرد رنگ نرم و چسبیده، بعد از مدتی که مسواک می زنید تشکیل می شود و طی فرایند شناخته شده ای تبدیل به جرم می شود.

جرم های دندانی بر اساس ارتباط با لثه ای به دو گروه بالا لثه ای و زیر لثه ای که عاملی برای بوی بد دهان هستند تقسیم می شود :

1. جرمهای بالا لثه ای
معمولا" قابل رویت هستند و ممکن است محدود به یک دندان یا گروهی از دندانها شود و نسبت به جرم زیر لثه ای آسیب کمتری می رساند.

2. جرمهای زیر لثه ای

در زیر لبه لثه قرار گرفته و به راحتی دیده نمی شود و در معایناتی که فرد در دندانپزشکی انجام می دهد این جرم لثه کشف شده و بسیار چسبنده و متراکم هستند و نقش اصلی را در بروز بیماریهای لثه و عاملی برای بروز بوی بد دهان در افراد می باشند.

روشهای درمان جراحی بوی بد دهان در حفره ی دهانی :

همانطور که گفته شد مهمترین عامل بوی بد دهان در حفره ی دهانی جرمهای زیر لثه ای می باشد که با 2 روش زیر قابل درمان می باشد :

1. درمان بوی بد دهان با روش جراحی متداول :

هدف اولیه در این درمان حذف التهاب لثه و تصحیح شرایطی است که باعث وقوع مشکلات لثه گردیده است. درمان بوی بد دهان در این روش در 4 مرحله قابل انجام است که در مراحل پیشرفته بیماری بوی بد دهان، معمولا" درمانهای جراحی نیز غیر قابل اجتناب هستند.

هدف از جراحی لثه دستیابی به عمق ضایعات و حذف باکتریهای نفود کرده در ناحیه ریشه دندان و در استخوان پشتیبان آن است که به صورت معمول این قسنتها غیر قابل دسترس هستند و همین عدم دسترسی باعث بوی بد دهان شده و فرد سر درگم می ماند.
در درمانهای متداول جراحی از ایجاد یک برش در لثه (فلپ)، بافت لثه از سطوح استخوان جدا شده و جرم تشکیل شده ،بافت عفونی و الهاب حذف می شوند. پس از شستشوی ناحیه تحت جراحی با مواد ضد میکروبی ،مجددا" بافت لثه را به محل اولیه برگردانده و بخیه می خورد. و بعد از این جراحی دردهای ناحیه بخیه خورده و استفاده از آنتی بیوتیک و مسکن ها حتمی می باشد.

2. و اکنون درمان بوی بد دهان با دستگاه لیزر، بدون جراحی خونریزی و درد در دندانپزشکی:
در این روش جهت رفع بوی بد دهان از انرژی لیزر که از طریق یک فایبر شیشه ای قابل انعطاف به سمت لثه هدایت می گردد. چون لیزر نوعی نور است لذا توانایی نفوذ عمیق در بافت لثه و حذف باکتریها را بدون نیاز به جراحی باز لثه (فلپ) دارا می باشد. بنابراین لیزر می تواند بافت عفونی و ملتهب لثه را در عمیق ترین ضایعات لثه انجام دهد.

با کاهش تعداد باکتریها توسط تابش لیزرمی توان از تجویزآنتی بیوتیکهای فراوان وعوارض جانبی اینها خودداری کرد. از آنجایی که در درمان بوی بد دهان با لیزر،عروقی خونی بسته می شود و خونریزی حین جراحی و تورم لثه بعد از جراحی با لیزر وجود ندارد ،لذا روش لیزر مورد قبول و رضایتمندی بسیاری از افراد مبتلا به بوی بد دهان شده است. در درمان بوی بد دهان با لیزر، با انسداد الیاف عصبی لثه کاهش درد را در 90 در صد افراد موجب می شود.

در روش درمان بوی بد دهان با لیزر، مراقبتهای ویژه ی پس از جراحی نیز حذف می گردد، به طوری که پس از پایان یافتن جلسه درمان، بیمار می تواند بر خلاف روش جراحی متداول به راحتی غذا مصرف کند.
و در نهایت در روش درمان بوی بد دهان با لیزر با توجه به خاصیت جوش دادن بافت های لثه توسط تابش لیزر، نیاز به بخیه زدن را مرتفع می سازد واحتمال تشکیل بافت اضافه در لثه(اسکار) به حداقل می رسد. با توجه به کاربرد لیزر در بوی بد دهان افرادی که مبتلا به بوی بد دهان در قسمت حفره ای بوده اند از این روش بی خطر و سریع برای رفع بوی بد دهان خود که به صورت ناشناخته ای از طریق لثه تولید می شد استفاده کرده اند و دیگراز دیگران کناری گیری نمی کنند.

jjjalil بازدید : 209 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

این روزها خیلی از ما عادت کردیم که شب ها دیر بخوابیم اما این عادت بد عوارض زیادی دارد که یکی از آنها آسیب رساندن به مغز و حافظه ماست. بیخوابی و از دست دادن نیمی از خواب شب، میتواند به حافظه آسیب رسانده و رفتار عادی سلول‌ های مغز را تغییر دهد. در یک مجموعه از تحقیقات ارائه شده در همایش سالانه علم عصب شناسی که توسط انجمن علم عصب شناسی در نیواورلئان برگزار شد اهمیت خواب به ویژه خواب شب مورد تأکید قرار گرفت.

براساس نتایج تحقیقات محققان آمریکایی، یک نفر از هر 5 بزرگسال آمریکایی دارای نشانه‌های کمبود مزمن خواب است، مشکلی که یک مشکل سلامتی عمومی و شایع محسوب می‌شود و همچون مشکل چاقی، مشکلات قلبی عروقی و حافظه از موضوعات جدی عرصه بهداشت و درمان به شمار می‌رود. بی‌خوابی فعالیت یک شبکه مهم از مناطق مغز را مختل می‌کند که اختلال در عملکرد این شبکه دربرگیرنده ایجاد بیماری آلزایمر است. بی‌خوابی در ارتباط با منطقه مغزی هیپوکامپ تغییرات ناگهانی ایجاد می‌کند، درحالی که این منطقه برای حافظه و حالت پیش فرض شبکه مغز، حیاتی است.

خاطرات ترسناک در طول خواب به طور ارادی تضعیف می‌شوند که این امر می‌تواند احتمالی برای درمان اختلال استرس پس از یک آسیب روحی را مطرح کند. کلیفورد ساپر، از دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد و کارشناس خواب و بی‌خوابی اظهار داشت: همانطور که نتایج این تحقیقات نشان می‌دهد ما نمی‌توانیم نقش مهم خواب شب را نادیده بگیریم.

تصویربرداری‌های انجام شده از مغز و مطالعات رفتاری نشان می‌دهد که بی‌خوابی مسیرهای مغزی را مسدود یا مختل می‌کند و این امر خطراتی را برای یادگیری، حافظه و سلامت ذهنی به دنبال دارد. مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشکال در به خواب رفتن مجدد، بیدارشدن خیلی زود در صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود را بی ‌خوابی می‌گویند.

بی‌خوابی یکی از اختلالات خواب است که در روان‌شناسی خواب مورد مطالعه و بررسی قرار می‌گیرد. ناتوانی در به خواب رفتن و یا ناتوانی در خواب ماندن در مدت طولانی یا خواب عمیق را کم خوابی می‌گویند. کم ‌خوابی در واقع خود بیماری به حساب نمی‌آید بلکه جزء علایم بیماری محسوب می‌شود. کم‌خوابی معمولاً ناشی از اضطراب و تنش هیجانی است. از دیگر علل کم خوابی، می‌توان به احساس عدم امنیت، ترس از تنهایی، افسردگی و مصرف کافئین اشاره کرد، این درحالی است که کم‌ خوابی در بین زنان 1.4 برابر مردان است.

jjjalil بازدید : 243 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

سینوزیت یک بیماری التهابی مزمن است که در ناحیه مخاط ‌سینوس اطراف بینی ایجاد می‌شود. این عارضه اغلب به دلیل بیماری‌های ویروسی ایجاد می‌شود و البته بیماری‌های میکروبی و آلرژی‌ها نیز بر آن موثر است.

دکتر امیر آب‌آ‌ب‌زاده اظهار کرد: سرماخوردگی،‌ از علت‌های شایع سینوزیت است. اغلب سینوزیت با علایم آب‌ریزش بینی، ترشحات بینی و حلق، درد در ناحیه صورت و گونه و اطراف بینی، سرفه‌های تحریکی و کاهش بویایی بروز می‌کند. وی افزود: این علایم شبیه بیماری‌های تنفسی است و به هر حال، هر بیماری تنفسی فوقانی که بیش از ۷ تا ۱۰ روز طول بکشد، مشکوک به سینوزیت حاد است که اگر همراه با تب، سردرد، ترشحات چرکی بینی، تورم اطراف چشم باشد مشکوک به سینوزیت باکتریال است.

آب‌آ‌ب‌زاده عنوان کرد: اگر سینوزیت، باکتریال باشد باید مدت ۲ تا ۳ هفته آنتی‌بیوتیک مصرف شود. دوره درمان نیز باید کامل گذرانده شده و شستشوی بینی و سینوس‌ها نیز همزمان با مصرف دارو باید انجام شود. عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز گفت:‌ در صورتی که سینوزیت آلرژی باشد همواره با شستشوی بینی باید از آنتی هیستامین‌ها نیز استفاده شود. اساس درمان، تخلیه ترشحات و باز شدن راه بینی است.

وی افزود: اگر سینوزیت شدید باشد می‌توان با لیزر سرد، التهاب موضعی بینی را رفع کرد.آب‌آ‌ب‌زاده ادامه داد: برای پیشگیری از سینوزیت باید کیپی‌های بینی را رفع کرد. از تماس با افراد سرماخورده پرهیز کرده و سیگار و قلیان استفاده نشود. همچنین اگر فردی دچار آلرژی است باید آن را درمان کند.

وی تصریح کرد: افرادی که در معرض سینوزیت هستند نباید هوای سرد و خشک را استشمام کنند و می‌توانند در محیط از مرطوب‌کننده‌ها استفاده کنند. بینی نیز باید مکرر توسط سرم نمکی یا آب گرم شسته شود. این افراد باید از استرس مفرط پرهیز کنند و مایعات نیز زیاد استفاده شود.

jjjalil بازدید : 203 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

**************************

*********************************

***************************************

******************************************

*******************************************

****************************************

**********************************************

*******************************************

**************************************************

************************************************

*****************************************

************************************************

***********************************************

**********************************************

**********************************************

********************************************

*****************************************************

*************************************************

***************************************************

**************************************************

******************************************************

*********************************************

 

jjjalil بازدید : 197 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

من به مدرسه میرفتم تا درس بخوانم
تو به مدرسه میرفتی به تو گفته بودند باید دکتر شوی
او هم به مدرسه میرفت اما نمی دانست چرا !

من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم میگرفتم
تو پول تو جیبی نمی گرفتی همیشه پول در خانه ی شما دم دست بود
او هر روز بعد از مدرسه کنار خیابان آدامس میفروخت !

معلم گفته بود انشا بنویسید
موضوع این بود علم بهتر است یا ثروت ؟

من نوشته بودم علم بهتر است
مادرم می گفت با علم می توان به ثروت رسید
تو نوشته بودی علم بهتر است
شاید پدرت گفته بود تو از ثروت بی نیازی
او اما انشا ننوشته بود برگه ی او سفید بود
خودکارش روز قبل تمام شده بود !

معلم آن روز او را تنبیه کرد
بقیه بچه ها به او خندیدند
آن روز او برای تمام نداشته هایش گریه کرد
هیچ کس نفهمید که او چقدر احساس حقارت کرد
خوب معلم نمی دانست او پول خرید یک خودکار را نداشته
شاید معلم هم نمی دانست ثروت و علم گاهی به هم گره می خورند
گاهی نمی شود بی ثروت از علم چیزی نوشت

من در خانه ای بزرگ می شدم که بهار توی حیاطش بوی پیچ امین الدوله می آمد
تو در خانه ای بزرگ می شدی که شب ها در آن بوی دسته گل هایی می پیچید که پدرت برای مادرت می خرید
او اما در خانه ای بزرگ می شد که در و دیوارش بوی سیگار و تریاکی را می داد که پدرش می کشید !

سال های آخر دبیرستان بود
باید آماده می شدیم برای ساختن آینده

من باید بیشتر درس می خواندم و دنبال کلاس های تقویتی بودم
تو تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور برایت آینده ی بهتری را رقم می زد
او اما نه انگیزه داشت نه پول، درس را رها کرده و دنبال کار می گشت

روزنامه چاپ شده بود
هر کس دنبال چیزی در روزنامه می گشت

من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ی قبولی های کنکور جستجو کنم
تو رفتی روزنامه بخری تا دنبال آگهی اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردی
او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در یک نزاع خیابانی کسی را کشته بود !

من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به این فکر کنم که کسی؛ کسی را کشته است
تو آن روز هم مثل همیشه بعد از دیدن عکس های روزنامه آن را به کناری انداختی
او اما آنجا بود در بین صفحات روزنامه !
برای اولین بار بود در زندگی اش که این همه به او توجه شده بود !!!

چند سال گذشت
وقت گرفتن نتایج بود

من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهی ام بودم
تو می خواستی با مدرک پزشکی ات برگردی همان آرزوی دیرینه ی پدرت
او اما هر روز منتظر شنیدن صدور حکم اعدامش بود !

وقت قضاوت بود
جامعه ی ما همیشه قضاوت می کند

من خوشحال بودم که مرا تحسین می کنند
تو به خود می بالیدی که جامعه ات به تو افتخار می کند
او شرمسار بود که سرزنش و نفرینش می کنند !

زندگی ادامه دارد ...
هیچ وقت پایان نمی گیرد ...

من موفقم من میگویم نتیجه ی تلاش خودم است !!!
تو خیلی موفقی تو میگویی نتیجه ی پشت کار خودت است !!!
او اما زیر مشتی خاک است مردم گفتند مقصر خودش است !!!

من، تو، او
هیچگاه در کنار هم نبودیم
هیچگاه یکدیگر را نشناختیم

اما من و تو اگر به جای او بودیم
آخر داستان چگونه بود ؟؟؟

هر روز از كنار مردمانی می گذریم كه یا من اند یا تو و یا او ؛
و به راستی نه موفقیت های من به تمامی از آن من است و نه تقصیرهای او همگی از آن اوست ...


 

jjjalil بازدید : 211 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

زمانی كه پای عواطف به میان می‌آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می‌دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترك. آنها به خوبی می‌توانند از پس كارهایی همچون باز كردن در یا جابه‌جا كردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می‌كنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همكاری دارند و توقع دارند شما این كارها را برای او انجام دهید.
آهای آقایان، می‌دانید زنان تان از شما چه انتظاری دارند؟ تا به حال به این موضوع فكر كرده‌اید؟ این راهنمایی است كه به شما می‌گوید همسران‌تان چه توقعاتی از شما دارند و چگونه می‌توانید همسری ایده‌آل باشید.

1. به عواطف او احترام بگذارید
بگذارید گریه كند

زنان همیشه قدردان مردهایی هستند كه به عواطف و احساسات‌شان اهمیت می‌دهند. به خصوص وقتی از چیزی ناراحتند. از همسرتان بپرسید از چه ناراحت است و اگر گریه می‌كند به او دستمال تعارف كنید. مطمئن باشید ابراز احساسات باعث تقویت رابطه می‌شود.

2. اهمیت آنچه می‌پوشید
با نظر او لباس بپوشید

مجله ایده آل:مدها می‌آیند و می‌روند اما توجه یك مرد به طرز پوشش خود باید مداوم باشد. این از همان روزهای اول آشنایی برای یك زن حائز اهمیت است. باید سعی كنید بفهمید همسرتان چه نوع ظاهری را می‌پسندد. مثلا اگر دوست دارد رنگ شلوار شما روشن باشد به خواسته‌اش توجه كنید. لباس پوشیدن شما آنطور كه همسرتان دوست دارد قدم مهمی در ایجاد علاقه بیشتر در زنان است. مردان باید بدانند كه بد نیست گاهی لباس قرمز بپوشند، زیرا روانشناسان می‌گویند این یكی از اولویت‌های ناخودآگاه زنان است. آنها معتقدند رنگ قرمز باعث می‌شود مردها قوی‌تر و جالب‌‌تر به نظر بیایند. اما توجه داشته باشید كه این رنگ به مهربان‌تر نشان دادن شما كمكی نمی‌كند.

3. از خودگذشتگی هیچ وقت از مد نمی‌افتد
یك مرد سنتی باشید

زمانی كه پای عواطف به میان می‌آید خیلی از زنان هنوز شیوه مردان سنتی را ترجیح می‌دهند، به خصوص در ابتدای زندگی مشترك. آنها به خوبی می‌توانند از پس كارهایی همچون باز كردن در یا جابه‌جا كردن صندلی بربیایند ولی وقتی تامل می‌كنند یعنی از شما انتظار ادای احترام و همكاری دارند و توقع دارند شما این كارها را برای او انجام دهید.

4. اشتباهات خود را پنهان نكنید
شجاع باشید، اعتراف كنید

می‌خواهید دل همسرتان را به دست بیاورید؟ زنان عموما به رشد شخصیتی علاقه دارند و مردی را دوست دارند كه با ملاحظه و متفكر باشد، به خصوص وقتی می‌دانند به اشتباهش پی برده. این اشتباه می‌تواند اعم از بدخلقی یا بی‌توجهی به آنها به دلیل خستگی از كار باشد. آنها مشتاقند ببینند كه شوهرشان سعی در جبران آن دارد. پس شجاع باشید و به اشتباه‌تان اعتراف كنید.

5. نقش حلال مشكلات را بازی نكنید
گوش كنید، راه‌حل ارائه ندهید

وقتی چیزی همسرتان را آزار می‌دهد او گوش شنوای شما را می‌خواهد نه نصیحت. مردها فكر می‌كنند باید همه چیز را حل كنند، زیرا عموما تمایل به حل مسئله دارند. اما برای یك زن گوش سپردن به حرف‌هایش مانند معجزه‌ای عمل می‌كند كه به عمیق‌تر شدن رابطه كمك می‌كند.

6. سر تكان دادن كافی نیست
با دقت گوش كنید

خانم‌ها واقعا دوست دارند بدانند كه به حرف‌هایشان توجه می‌كنید. كافـــی نیست سر تكان دهید و وقتی مكث می‌كنند منتظرند عكس‌العمل شما همراه با توجه كامل باشد. مثلا اگر از كارفرمای خود شكایت می‌كنند دوست دارند چیزهایی از زبان شما بشنوند از قبیل: متاسفم كه روز سختی داشتی یا چه بد، نگران نباش و... یادتان باشد سعی كنید در ارائه راه‌حل شتاب نكنید.

7. تقلید می‌تواند نشانه علاقه باشد
نشانه عشق

همسر شما با تقلید از اعمال و رفتار شما میزان علاقه‌اش را به شما نشان می‌دهد. مثلا او ممكن است غذایی را كه باب میل شماست سفارش دهد یا لباس به رنگ مورد علاقه‌تان را بپوشد یا لبخند شما را با لبخند پاسخ دهد. پس به اینگونه رفتارها دقت بیشتری داشته باشید.

8. به یك بار گفتن اكتفا نكنید
چند بار بگویید، نه یك بار

بد نیست گاهی ویژگی‌های فردی مثبت او را گوشزد كنید. مثلا از زیبایی‌اش تعریف كنید و بدون اینكه به شما بگوید تغییرات ظاهری‌اش را تحسین كنید. تغییراتی از قبیل كاهش وزن، تغییر رنگ مو و از این قبیل هر چند كوچك هم باشد برای آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. مطمئن باشید تحسین همسرتان او را بیشتر به شما علاقه‌مند می‌كند.

9. از رابطه‌تان صحبت كنید
فرصتی برای صحبت

وقتی او می‌خواهد سر صحبت در مورد روابط‌تان را باز كند لزوما قرار نیست مشكلی را مطرح كند. روانشناسان معتقدند كه زنان دوست دارند در مورد همبستگی در زندگی مشترك، خوب یا بد پیش رفتن اوضاع و به طور كلی راجع به زندگی گهگاهی حرف بزنند كه این نشانه خوبی است. یك صحبت صادقانه دونفره می‌تواند یك زوج را به هم نزدیك‌تر می‌كند.

10. با او چشم در چشم صحبت كنید
چشم در مقابل چشم

شما به عنوان یك مرد ممكن است ترجیح بدهید در كنار همسرتان نشسته و با او صحبت كنید اما او اغلب ترجیح می‌دهد با شما رودررو باشد. تماس چشمی در حین مكالمه باعث افزایش علاقه بین شما به عنوان یك زوج خواهد شد.

11. لحظه را از دست ندهید
گاهی شما فرمان را در دست بگیرید

نگذارید او همیشه پیش‌قدم شده و سرحرف را باز كند. اگر به شما فرصت صحبت كردن می‌دهد سعی كنید از آن استفاده كرده و بحث را هدایت كنید هرچند موضوع ساده‌ای باشد. توجه به موضوع بحث و به نتیجه رساندن آن برای او بسیار حائز اهمیت است.

12. حفظ رابطه صمیمی اصلا سخت نیست
چرا شاعر نمی‌شوید

همسرتان همیشه خواستار محبت و عشق شماست. فرقی نمی‌كند 2 ماه از ازدواج‌تان گذشته باشد یا 20 سال. تقدیم یك شاخه گل، دعوت به یك شام ساده، چند بیت شعر، حتی اگر كلیشه‌ای به نظر برسد باعث ایجاد صمیمیت بیشتر می‌شود. به گفته روانشناسان زنان از ابراز علاقه‌هایی اینچنین ساده لذت برده و قدردان آن خواهند بود و این قدردانی را همیشه ابراز خواهند كرد.

 

jjjalil بازدید : 229 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

1– مرا تحسین کن.

2 – می دانم که همیشه با من موافق نیستی و برخی از تصمیم هایم را نمی پسندی، اما همیشه تاکید کن که عاشقم هستی.

3 – سعی کن نیازهای مهم مرا برطرف کنی، مثل نیاز جنسی و صداقت.

4 – مرا همین طور که هستم بپذیر و سعی نکن مرا تغییر دهی.


5 – طوری با من رفتار کن که احساس کنم بی همتا هستم. گاهی مردها مثل پسربچه ها می شوند.

6 – اگر می خواهی با من حرف بزنی، اول از من بپرس که در حال و هوای گفت و گو هستم یا نه. اگر نیستم، اصرار نکن.

7 – ما مردها گاهی به غار خودمان پناه می بریم. کمی به من زمان بده تا از غارم بیرون بیایم؛ آن گاه خودم به سوی تو خواهم آمد.

8 – وقتی گیج و سردرگم هستم به من نگو چه کار باید بکنم. وقتی در این حالت هستم سعی کن به نحوی مرا به مسیر مناسب برگردانی.

9 – هرگز مرا با شوهر دیگران مقایسه نکن.

10 – کارم برایم مهم است و من به آن نیاز دارم. زمانی که از کارم رضایت دارم، درباره چیزهای دیگر نیز احساس خوبی دارم.

11 – درک کن که برای کسب آرامش نیاز دارم تلویزیون تماشا کنم، به خصوص مسابقه فوتبال.

12 – درک کن که خیلی دوست دارم گاهی برای رابطه جنسی پیشقدم شوی.

13 – سعی نکن برای هر کاری که می کنم مرا سوال پیچ کنی و از من توضیح بخواهی. به قضاوتم احترام بگذار.

14 – به پدر و مادرم و خانواده ام احترام بگذار.

15 – زمانی که عصبانی می شوم، سعی کن صبور باشی.

16 – هرگز تصور نکن از قبل درباره هر حرفی که به تو می زنم فکر کرده ام. از این رو، مرا سرزنش نکن چرا حرفی زده ام که تو را عصبانی کرده است.

17 – نزد خانواده خودم و خانواده خودت و دوستانم از من بد گویی نکن.

18 – بیشتر مسایلی که بین من و تو می گذرد، محرمانه است؛ قرار نیست دیگران از آن مطلع باشند.

19 – وقتی با لحن پرتوقع حرف می زنی، چیزی جز این نمی شنوم که به اندازه کافی مفید نبوده ام و در را ضی کردن تو ناکام شده ام.

20 – تا زمانی که به طور مستقیم از تو درخواست توصیه نکرده ام، یعنی خواهان هیچ توصیه ای نیستم. توصیه هایی که در این جور مواقع می کنی باعث می شود احساس کنم می خواهی برای من تعیین تکلیف کنی.

21 – خواهشم از تو این است که هرچه را می خواهی، از من درخواست کن؛ چون به طور غریزی نیازهای تو را به یاد نمی آورم.

22 – به یاد داشته باش که من دوست دارم کارهایی شخصی مختص خودم داشته باشم که تحت اختیار خودم باشد.

23 – من بیشتر دوست دارم کارهایی را برایت انجام دهم که خودم آنها را انتخاب کرده باشم، نه این که مجبور باشم انجامش دهم.

24 – اگر گاهی پیش می آید که از تو فاصله می گیرم و بی توجهم، خیال نکن تو را دوست ندارم بلکه بی توجهی ام شاید نشانه این باشد که تحت فشار و تنش هستم.

25 – اگر در رابطه جنسی رضایتم تأمین شود، هر نوع دلخوری و فشار عصبی و تنش که در من وجود دارد، ناپدید خواهد شد.

26 – ما مردها فقط خواهان رابطه جنسی نیستیم بلکه خواهان عشق هستیم و تنها راهی که می توانیم عشقمان را ابراز کنیم، رابطه جنسی است.

27 – وقتی به داشتن رابطه جنسی با من اشتیاق نشان می دهی، این پیام را به من می رسانی که پذیرای من هستی و به من اعتماد داری. بدین طریق می توانم احساس قدرت کنم.

28 – اگر نتوانم «نه» بگویم احساس می کنم تحت سلطه هستم. وقتی آزادی «نه» گفتن را داشته باشم، احتمال «بله» گفتنم بیشتر می شود.

29 – گاهی با هم جر و بحث و دعوا می کنیم؛ چنین چیزی طبیعی است. اما مراقب حرف هایی که به من می زنی باش و هرگز خیال نکن دیگر دوستت ندارم.

30 – همان طور که تو عاشق گل گرفتن هستی، من هم دوست دارم چند ساعتی با دوستانم خوش باشم؛ اما مطمئن باش با شوق و ذوق و انرژی بیشتری نزد تو برخواهم گشت.

31 – قرار نیست همه کارها را با هم انجام بدهیم. اگر من می خواهم تلویزیون تماشا کنم و تو دوست داری به سینما یا خرید بروی، بهتر است هرکدام به فعالیت مورد علاقه خودمان بپردازیم.

32 – این حقیقت را بدان که من ذهن خوان نیستم. پس اگر خواسته و نیازی داری، به من بگو.


33 – گاهی به طور غیرمنتظره بغلم کن و به من ابراز عشق و علاقه کن.

34 – هرگز در حین ارتباط جنسی تحقیرم نکن، سرزنشم نکن، مرا ناتوان نخوان و نگو که مرد نیستم.

35 – می دانم تو مادرم نیستی، اما گاهی دوست دارم بچه شوم و تو خواسته های مرا برآورده کنی.

36 – هرگز خیال نکن من آدم کامل و بی نقصی هستم. اما بدان که تمام سعی ام را می کنم تا قهرمان زندگی ات باشم.

37 – همیشه مرا منبع آرامش، شادی و سرگرمی ات ندان. گاهی هم باید بتوانی برای خودت شوهری کنی.

38 – به یاد داشته باشد که من عاشق زنی قوی و توانمند و مستقل هستم، نه زنی نیازمند و وابسته.

39 – هرگز سکوت مرا به اشتباه تفسیر نکن. سکوتم به معنای بی توجهی به تو نیست بلکه درواقع می خواهم بگویم: «هنوز نمی دانم چه بگویم. اما دارم درباره اش فکر می کنم.»

40 – وقتی در حال فکر کردنم یا در غارم فرو رفته ام، سعی نکن از من انتقاد کنی، به من راه حل نده، از من نخواه احساساتم را بیان کنم، به حالم تاسف نخور. فقط به من زمان بده.

41 – گاهی احساس می کنی از تو فاصله گرفته ام. این امر طبیعی است چون من به استقلال نیاز دارم. اما پس از مدتی به سوی تو بازمی گردم چون به عشق و صمیمیت تو نیاز دارم.

42 – احساساتت را با من در میان بگذار و اجازه نده روی هم انباشته شوند، مبادا ناگهان منفجر شوند.

43 – برایم خیلی مهم است که به قدرت و توان مردانگی ام باور داشته باشی و بدانی که می توانم از پس مشکلات بربیایم.

44 – به من برای رشد و تغییر کمک کن. این بدان معنا نیست که مرا سرزنش و در موردم قضاوت کنی، من زن زندگی می خواهم نه زن ایرادگیر.

45 – برایم غذاهای خوشمزه درست کن، با این کار بیشتر احساس عشق می کنم.

46 – به من اجازه بده گاهی به تنهایی یا با دوستانم به مسافرت بروم، همان طور که من چنین فرصتی به تو می دهم.

47 – وقتی به بچه ها ویتامین می دهی، مرا هم فراموش نکن!

48 – به من فرصت بده عشق ورزیدن را بیاموزم و درمورد تو به کار ببرم.

49 – وقتی مشکلی داری به من بگو. درست نیست به من بگویی مشکلی ندارم و سپس از من توقع داشته باشی حدس بزنم مشکلت چیست.

50 – همیشه باورم کن.

jjjalil بازدید : 219 یکشنبه 26 آذر 1391 نظرات (0)

خدا کنه تا بیشتر از ۹ ساله دیگه زنده بمونیم و بریم تو سال ۱۴۰۰ …
بعد هی بگیم : شماها یادتون نمیاد ما صده سیصدیا …
خیلی فاز میده ؛ حس آثار باستانی بودن به آدم دست میده … :)
.
.
.
کار از فرهنگ سازی گذشته
باس منقرض شیم یه گونه جدید بیاد …  :|
.
.
.
تا حالا به بچه ۳ ساله آدامس اُکالیپتوس اوربیت دادین ؟
بعد از بیست ثانیه ، همه شکلک های یاهو رو می تونین تو صورتش ببینین !
.
.
.
یکی دیگه از فانتزیام اینه که یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم : آره ، آره ،
حواستون باشه ؛ ” زنده می خوامش “ :lol:
.
.
.
روزى به لقمان هیچ نگفتند
همینطورى ساکت نگاهش کردند :|
آخر خودش خسته شد و گفت:از بى ادبان ! :D
.
.
.
ﯾﻪ ﺍﺧﻼﻕ ﺧﻮﺑﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﻪ ﻫﺎ ﺩﺍﺭﻥ ﺗﮏ ﺧﻮﺭﯾﻪ
ﺷﻤﺎ ﻓﮏ ﮐﻦ ﻣﺚ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﻫﺎ ﺭﻓﯿﻖ ﺑﺎﺯ ﺑﻮﺩﻥ،
ﯾﻪ ﺳﻮﮊﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﺮﺩﻥ ﻫﺸﺘﺼﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻘﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﯽ ﮐﺸﻮﻧﺪﻥ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﭼﻪ ﺑﻼﯾﯽ ﺳﺮﻣﻮﻥ ﻣﯿﻮﻣﺪ …
.
.
.
هروقت دلم میگیره میرم سر پیانوم …
بعدش میبینم عههه پیانو ندارم و برمیگردم رو میز ضرب می زنم ! :D
.
.
.
بعضیا هم هستن که به هرکی میرسن میگن:
تو نیمه ی گمشده ی من هستی که دنبالت میگشتم …
خب لامصب مگه نیمه ی گمشده ی تو به چند قسمت مساوی تو جهان تقسیم شده،
که هر دفعه یکیشو پیدا میکنی ؟ :|
.
.
.
آی بدم میاد دارم با کسی تلفنی حرف می زنم گوشی رو میده به یه بچه یه ساله !
میگه بیا با خاله/عمو حرف بزن !
آخه من دقیقا چه صحبتی باید بکنم با اون بچه ؟
.
.
.
زیر بارون تند یا باید چاقو خورد یا باید بالا سر کسى که چاقو خورده بشینى و بگى خداااااا
وگرنه همینجورى اصلا فایده نداره …
.
.
.
باران باشد
تو باشی
یک خیابان بی انتها
من میرم خونه چون مریض میشم …
اصن من از آمپول میترسم ! :D
.
.
.
خانمه نوشته :
امروز بعد از ۳ ماه ورزش و رژیم، واستادم جلوی شوهرم که هیکلم رو ببینه
برگشته میگه: حالا دیگه فقط اخلاقت گ..هه !
.
.
.
وقتی تو ماشینید فحش ندید در برید!
ما یه بار فحش دادیم خوردیم به ترافیک…!
اصن یه وضــــــــــــــــی
.
.
.
نمیخوام از خودم تعریف کنم !
اما باور کنید تو هر مرکز خریدى که پا میذارم ، درش خود بخود واسم وا میشه !
.
.
.
تو زندگی هر دختر دهه شصتی قطعن روزهایی وجود داشته که،
در اتاقشو بسته و با آهنگ یه حلقه طلایی جلوی آیینه شروع کرده به رقصیدن :lol:
.
.
.
یه فیلمی بود دو دفعه دیده بودم هیچ صحنه ای نداشت ،حتی یه بوس از لپ
برای سومین بار نگاه می کردم مامانم اومد تو اتاق فیلم صحنه دار شد ! :|
.
.
.
فکر اقتصادی خوب زده به سرم :
میخوام برم خارج یکی از کلیه هامو بفروشم دلار بگیرم
بیام هم یه کلیه بخرم هم یه بنز کوپه !!
.
.
.
دختر عمم ۸ سالشه اومدن خونمون،
در رابطه با تهیه کننده مستندهای نشنال ژئوگرافیک صحبت میکرد …
من تا ۱۵ سالگی جلو پنکه صدای اورنگوتان در میاوردم و اطرافیانم تشویقم میکردن !
.
.
.
خدایا !
اگه قرار شد دوباره دهخدا زنده بشه ببرش تو زیمباوه،
چون اگه تو ایران زنده شه با شنیدن الفاظی مثل عجیجم ، عجقم ، بوج
قلفونت ، تیتلتو بخولم و … سکته میکنه
.
.
.
اگر تو آمریکا هم قوانین نام‌گذاری شرکتها مثل ایران بود،
اسم شرکت اپل می‌شد :
سیب‌پردازان سیستم‌گستر غرب !
.
.
.
مامانم دیروز یه طرح داد خفن یعنی مصرف برق رو نصف می کنه
گفت صبح که بلند می شی برو یه عکس از تو یخچال بگیر
تا شب هر موقع خواستی بیای درش رو باز کنی ، به همون عکس نگاه کن! :|
.
.
.
هیکل یارو شبیه نیم رخ چنگاله
بعد هر موقع می پرسی کجا بودی میگه باشگاه!
.
.
.
اینکه با این همه تورم هنوز «رنگارنگ» صد تومنه
نشون میده نامردا قبلا چقد گرون می فروختنش!
.
.
.
یه غمی هست که بچه های آخر بیشتر درکش می کنن
غم به مرور زمان کم شدن آدم های سر سفره !
.
.
.
ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻮﻥ ﺳﺒﺰﯼ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪ ﺗﻮﺵ ﺣﻠﺰﻭﻥ ﻭ
ﮐﻔﺸﺪﻭﺯﮎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﯾﻪ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ !
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺗﻔﺮﯾﺤﺎﺕ ﺳﺎﻟﻤﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻣﺎ دهه شصتیها…
.
.
.
یه سوالی ذهنمو مشغول کرده، بچه هایی که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۹ به دنیا میان،
دهه چندی حساب می شن؟
باید چطوری خطابشون کرد؟
دهه صفری؟ دهه  جدید؟ شروعی دوباره؟
دهه ناشناخته؟ تغییر را احساس کنید !؟
.
.
.
تو خیابون داشتم با موبایلم حرف میزدم
طرف تلفن خونه رو خواست منم دادمو گفتم:
یه ساعت دیگه میرسم خونم زنگ بزن
یه ساعت بعد یه دختره زنگ زده :
آقا شما به من شماره دادین!
با تعجب گفتم : مـــن ؟؟ کِی ؟؟ کجا ؟؟
میگه : وااااااااا ! فلان جا داشتین الکی با موبایل
حرف میزدین مگه به من شماره نمیدادین ؟
آخه من چــی بگم ؟!! :|
.
.
.
ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺳﺎﻟﻢ ﭘﺴﺮﺍ:
ﺗﻮ ﯾﻪ ﺟﻤﻊ ﭘﺴﺮﻭﻧﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﯾﮑﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ
ﺑﻘﯿﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻦ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﯾﻮ ﮐﻪ ﺑﻠﺪﻥ ﺑﮑﻨﻦ!
ﯾﮑﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ :|
ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻪ ﺳﯿﮕﺎﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺗﻮﺋﻪ؟ :|
ﻭ ﻏﯿﺮﻩ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ :|
ﺍﻭﻥ ﯾﺎﺭﻭ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻠﻔﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻪ ﻗﺮﻣﺰ ﻣﯿﺸﻪ :oops:
ﺑﻘﯿﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺳﺎﻟﻢ :D
.
.
.
دختره ابروشو تتو کرده !
دماغشو عمل کرده !
گونه گذاشته !
تو لبا و پشتشـــم از این کوفتیا تزریق کرده !
در حد عروسم آرایش می کنه !
خُب ایشون داره واضح نشون میده که حالش از خودش بهم می خورده دیگه !
کـلاً کوبیــده از اول ساختـه ! :D
.
.
.
بعد از خیس کردن دمپایی بزرگترین ضد حال به دیگران اینه که وقتی کسی خونه نیست صدای تلویزیون رو تا آخر زیاد کنیم و بعد خاموشش کنیم و از خونه بزنیم بیرون تا نفر بعدی که میخواد تلویزیون رو روشن کنه برق از سه فازش بپره
امتحان کنین آی حال میده … آی حال میده …
.
.
.
چند وقت پیش حس کمبود محبت داشتم رفتم یه کم بتادین روی دستم ریختم و اومدم جلو مامانم سرفه کردم گفتم وای دارم خون بالا میارم …
مامانم زد تو سرم گفت از بسکه میری تو اون اینترنت بی صاحاب ؛ برو توالت فرشامو کثیف کردی …
بابام کلا محلم نذاشت …
داداش کوچیکم هم داشت از خوشحالی بالا پایین میپرید و میگفت آخ جون اگه سعید بمیره اتاقش مال من میشه !
خدا این حس رو نصیب دمپایی ابری توی دستشویی نکنه … :|
.
.
.
یه دختر دایی دارم یه بار اومده بود خونه ی ما ، یه دختر ۵ ساله هم داره !
دخترش داشت تو حیاط بازی میکرد اینم همش از محسنات دخترش میگفت که : چقدر انگلیسی بلده ، کامپیوتر که هیچی باباشو میزاره تو جیبش ، نقاشی میکشه در حد داوینچی … همینجور داشت میگفت که یهو دخترش اومد تو اتاق گفت :
مامان من عـــــن دارم … :lol:
.
.
.
مگه نمیگن مدرسه خونه دوم آدمه ؟
به خدا ما تو خونمون با شلوار راحتی میگردیم و لم میدیم ولی نمیدونم چرا تو مدرسه وقتی شلوار راحتی میپوشی میگن مگه اینجا خونه خالس ؟!؟!؟!
خونه خودمونه میخوایم توش اینجوری بگردیم … مگه نه ؟
تازه وقتی رو در و دیواراش یه چیزی مینویسیم میگن شما تو خونه خودتونم رو در و دیواراش یادگاری مینویسین ؟
دیگه من چی بگم به اینا ؟ تکلیفشون با خودشونم مشخص نیست ! :|
.
.
.
از فانتزیای اصلیم اینه که واسه یه سرماخوردگی ساده برم دکتر یهو بگن بیماری لاعلاج داری و فقط ۱ سال زنده میمونی ! منم ۱۱ماه با این راز تو سینم زندگی کنم تا اینکه یه روز که خیلی اطرافیان یا همکلاسیام اذیتم کردن این راز رو فاش کنم و همه تو بهت و حیرت به هم نگاه کنن و زبونشون بند بیاد … منم در همین حین صحنه رو به سمت نور افق ترک کنم و در نور محو بشم و هرچی صدام کنن و دنبالم بیان بهم نرسن و بقیه ی عمرشونو تو حسرت و غم و احساس عذاب زندگی کنن کصـافـطــا !!!
اخیرا هم به این شکل کاملش کردم :
بعد که ۱سال تموم شد به نحو عجیبی زنده بمونم و قیافه و هویتمو عوض کنم برم تو کلاس به عنوان یه شاگرد جدید بشینم که از خارج اومده ؛ بعد عذاب وجدانشونو ببینم حال کنم !

jjjalil بازدید : 229 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)
 به صد یلدا الهی زنده باشی / انار وسیب وانگورخورده باشی
اگریلدای دیگرمن نباشم، تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک
########اس ام اس شب یلدا########

مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
 مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
########اس ام اس شب یلدا########

لبی سرد و دلی افسرده داریم /  به سر افکار تیپا خورده داریم
 رسد پایان پاییز و از آغاز /  هزاران جوجه ی نشمرده داریم !
########اس ام اس شب یلدا########

درنای خشک مرثیه خوان نمانده است / طفلی برای زینت کبری نمانده است
باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند / دیگر برای ما شب یلدا نمانده است . . .
یا حسین
########اس ام اس شب یلدا########

 پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
 عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
 یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
########اس ام اس شب یلدا########

من بلندای شب یلدا را  تا خود صبح شکیبا بودم
شب شوریده ی بی فردا را  با خیال تو به فردا کردم
چه شبی بود ، عجب زجری بود غم آن شب که شب یلدا بود
########اس ام اس شب یلدا########

شب یلدا همیشه جاودانی است / زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است / نشان ازسنت ایرانیان است
########اس ام اس شب یلدا########

سهم من از شب یلدا شاید…
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
########اس ام اس شب یلدا########

شب یلدا شب بزم و سرور است / شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه / بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک
########اس ام اس شب یلدا########

باور به نور و روشنایی است
که شام تیره ،از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدا یتان مبارک
########اس ام اس شب یلدا########

شب یلدا ز راه آمـــــــــــد دوبـــــــــاره / بگیر ای دوست! از غمهـــــــا کناره
شب شادی وشـــور و مهربانی است / زمـــــــان همدلی و همزبانی است
 
jjjalil بازدید : 283 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

 

همه مردم این شهر شاهدند که چه بی‌اندازه دوستت می‌دارم و با این همه عشق اما، دلت را شکسته‌ام. از تو و خانواده‌ات طلب بخشایش دارم. مرا ببخشای و بدان که عشق من ابدیست.
این که خواندید نامه عذرخواهی عاشقی در جیب پالتوی محبوبش یا برگی از دفتر خاطراتش نیست، مضمون بیلبوردی بزرگ در یکی از شهرهای ترکیه است که مردی آن را خطاب به همسرش نوشته است.
حالا در این شهر که هر روز مردمش، بارها و بارها، خواسته یا ناخواسته، نامه عذرخواهی مرد عاشق را به همسر محبوبش می‌خوانند، کسی از تقاضای بخشایش نمی‌هراسد.
اشتباه نکنید! مطلب ما فقط مختص کسانی که می‌خواهند از شریک زندگی‌شان عذرخواهی کنند، نیست. هر کدام از ما در طول روز یا هفته یا ماه یا سال، کسانی را می‌رنجانیم و خطاهایی را مرتکب می‌شویم.
اندازه این خطاها و میزان اثرگذاریشان بسته به جایگاه اجتماعی ما متفاوت است و گاهی شاید شمار زیادی از مردم را تحت تاثیر قرار بدهد، اما آیا ما در جایگاه یک عضو خانواده، یک دوست، یک رفیق، یک مدیر یا یک مسئول یاد گرفته‌ایم چگونه باید عذرخواهی کنیم؟ آیا یاد گرفته‌ایم دست روی شانه طرف مقابل بگذاریم و توی چشم‌هایش نگاه کنیم و بگوییم متاسفم یا در برابر ده‌ها دوربین، سر تعظیم فرود بیاوریم و بابت خطایی از مخاطبان‌مان عذرخواهی کنیم و حتی تاوان اشتباه‌مان را با استعفایی خودخواسته بپردازیم؟
گام اول ـ مسئولیت اشتباه‌تان را بپذیرید
چرا آدم‌ها از عذرخواهی می‌ترسند؟ آنها مغرورند و بیم دارند اختیار امور از دستشان خارج شود. یعنی طلب بخشایش کنند و از طرف مقابل، واکنشی غیرقابل انتظار داشته باشد. مثلا عذرخواهی‌شان را نپذیرد یا زبان به انتقاد بگشاید. به گمان شما آیا دیگران حق دارند واکنشی نادرست در برابر عذرخواهی ما داشته باشند؟
از نظر منطقی پاسخ این پرسش منفی است. کسی که از او طلب بخشایش می‌کنیم با منطق ما باید عذرخواهی‌مان را بی‌چون و چرا بپذیرد، اما زندگی همیشه تابع اصولی که ما منطقی تعریفشان می‌کنیم نیست! بنابراین امکان دارد وقتی طلب بخشایش می‌کنیم طرف مقابل واکنشی از خود نشان دهد که انتظارش را نداشته‌ایم. چاره چیست؟
پیش از آن که درباره راه چاره بگوییم باید این نکته را یادآوری کنیم که ما عادت کرده‌ایم خطاهایمان را گردن عوامل دیگر بیندازیم. اگر سر رفیقمان فریاد کشیده‌ایم، می‌گوییم «تقصیر تو بود که عصبانی‌ام کردی» اگر به وظایفمان در محیط کاری به درستی عمل نکرده‌ایم می‌گوییم «امکانات فراهم نبود و دیگران نگذاشتند کاری از پیش ببرم» اگر در رانندگی باعث آسیب دیدن کسی شده‌ایم می‌گوییم «خودش مراقب نبود» و این دلیل‌تراشی‌ها یعنی ما حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهی را که کرده‌ایم بپذیریم و می‌خواهیم برای آن علتی بیرونی پیدا کنیم.
اگر می‌خواهیم عذرخواهی‌مان واقعی و موفقیت‌آمیز باشد باید یاد بگیریم مسئولیت آنچه را انجام داده‌ایم بپذیریم و حتی خودمان را آماده کنیم تا تاوان اشتباهمان را بپردازیم. تاوان این اشتباه شاید خشم یا تندی طرف مقابل باشد، شاید او حرف‌هایی بزند که ما دلمان نمی‌خواهد بشنویم، اما به هر حال اگر خطا کرده‌ایم برای پذیرفته شدن طلب بخشایش‌مان باید صبور باشیم و به مجازات تن بدهیم و با چنین باوری طبیعتا آمادگی بیشتری برای مواجهه با واکنش‌های غیرقابل انتظار داریم.
مسئولیت‌پذیری بویژه درباره اشتباه‌هایمان، مهارتی نیست که ناگهان صاحب آن شویم؛ تخصصی است که آن را باید از کودکی بیاموزیم. آیا شما هم با پدر و مادرهایی برخورد کرده‌اید که وقتی کودکشان خطایی می‌کند برای آن که درس بگیرد کار اشتباه او را به یک موجود خیالی نسبت می‌دهند؟ مثلا وقتی او چیزی می‌شکند می‌گویند «نه! نه! تو نبودی، آن بچه بد بود که الان فرار کرده» این روش تربیتی، اولین گام به سوی پرورش بچه‌های غیرمسئول است، اما این دلیل نمی‌شود که اگر مسئولیت‌پذیر بار نیامده‌اید همچنان به رفتار نادرست ادامه بدهید و اشتباه‌هایتان را به عوامل بیرونی نسبت بدهید. یادتان باشد شما مسئول خطاهایتان هستید، پس بالغانه درباره آنها فکر کنید.
گام دوم ـ از چشم‌ها تا دست‌ها
می‌دانید چرا آدم‌ها وقتی با هم دعوا می‌کنند چشم‌هایشان را می‌بندند و فریاد می‌کشند؟ آنها چشم‌هایشان را می‌بندند چون نمی‌خواهند حقیقت را ببینند یا متوجه شوند که طرف مقابل هم حرفی برای گفتن دارد و فریاد می‌کشند چون ناخودآگاه حس می‌کنند قلب‌هایشان از هم دور شده است و صدایشان به هم نمی‌رسد.
طلب بخشایش کردن از دیگری یعنی می‌خواهیم بار دیگر قلب‌هایمان به هم نزدیک شود، پس رفتارمان هم باید متناسب با خواسته‌مان باشد، بنابراین چه لزومی دارد فریاد بزنیم یا تندی کنیم وقتی قلبمان را دستمان گرفته‌ایم و آن را به قلب دیگری که شکسته است، نزدیک کرده‌ایم.
حتما در عذرخواهی باید با طرف مقابل ارتباط چشمی داشته باشیم چراکه نگاه کردن در چشم‌هایش به او تلقین می‌کند، شما قابل اعتماد هستید و حرف‌تان از صمیم قلب است.
درباره این که آیا باید هنگام عذرخواهی طرف مقابل را لمس کرد یا نه، لازم است شرایط را بسنجید و شناخت کاملی از او داشته باشید. گاهی بهتر است دست روی شانه مخاطب‌تان بگذارید یا آهسته سرش را نوازش کنید یا حتی او را در آغوش بگیرید، اما برخی آدم‌ها وقتی دلشکسته‌اند ترجیح می‌دهند به هیچ وجه لمس نشوند.
البته معمولا ثابت شده است اگر در محیط خانواده، طرف مقابل را بغل کنید نتیجه عذرخواهی بهتر است. وقتی آدم‌ها در آغوش گرفته می‌شوند، هر چقدر هم عصبانی باشند، نمی‌توانند به آسانی بگویند بخشایشی در کار نیست.
گام سوم ـ بگو آن نگفتنی را
بدبختانه ما در دنیای نیمکره چپ زندگی می‌کنیم، دنیایی که نیمکره راست در آن نقشی ندارد. حتما می‌پرسید نیمکره راست مگر قرار است چه کار کند که بیکار ماندنش این همه مهم است.
این نیمکره، مسئول اموری همچون عشق‌ورزی و خلاقیت است و از آنجا که بیشتر ما از دوران کودکی برای تخصص‌هایی متناسب با نیمکره چپ آموزش می‌بینیم، نیمکره دیگر چندان پرورش پیدا نمی‌کند و فقط گاهی وقت‌ها از زندان آزاد می‌شود و آنقدر در انجام وظایفش نابلد است که فقط برای ابراز افسردگی و اندوه به کار می‌آید.
در عذرخواهی باید هر دو نیمکره مغزمان را به کار بیندازیم، یعنی از یک سو باید یادمان بیاید طرف مقابل را دوست داریم و می‌خواهیم با او ارتباط دوستانه‌ای داشته باشیم و از سوی دیگر باید منطق‌مان را برای انتخاب کلماتی متناسب با شرایط انتخاب کنیم. وقتی این دو نیمکره با هم همکاری کنند آن‌گاه کلمات ما خالصانه و از صمیم قلب می‌شود و همان گونه که قدیمی‌ها گفته‌اند سخنی که از دل بر آید، لاجرم بر دل نشیند.
بیشتر ما اعتقاد داریم همین که در رفتارمان شرمندگی را نشان بدهیم کافی است، اما همان گونه که هر رفتار یا تصمیم اشتباهی معمولا یک وجه کلامی و یک وجه عملی دارد طلب بخشایش بابت آن هم باید وجهی کلامی و وجهی عملی داشته باشد.
اگر ما برای اشتباهی متاسف یا شرمسار هستیم نه‌تنها باید در رفتارمان نشان بدهیم که متوجه اشتباهمان شده‌ایم و می‌خواهیم جبرانش کنیم بلکه باید احساسمان را در قالب کلمات هم ثابت کنیم و بالاخره آن سخت‌ترین کلمه را که خیلی‌ها از گفتنش همیشه بیم دارند و غرورشان اجازه نمی‌دهد، به زبان بیاوریم و بگوییم «متاسفم.»
در انتخاب کلمات بعدی پس از این سخت‌ترین کلمه هم باید دقت کنید. شاید بهتر باشد علت‌هایی که طرف مقابل برایتان عزیز است، بیان کنید یا میزان تاسف‌تان را توصیف کنید یا از تصمیم‌تان برای بهبود شرایط بگویید. مثلا به رفیق قدیمی دلشکسته بگویید با او خاطرات مشترک زیادی دارید و در سختی‌ها همراه‌تان بوده است، به کارمندی که دلش را آزرده‌اید بگویید همیشه از انجام وظیفه‌اش راضی بوده‌اید، به مخاطبان فراوانی که از تصمیم اشتباه شما متضرر شده‌اند بگویید می‌خواهید خطایتان را هر طور شده جبران کنید، به همسرتان که دلخور شده بگویید عاشقش هستید.
خطای رفتاری دیگر این است که پس از ابراز تاسف جزئیات جریان را مفصل یادآوری کنید. شما با خطایتان روح طرف مقابل را رنجور کرده‌اید، قلبش را شکسته‌اید، به احساساتش لطمه زده‌اید و حالا که برای طلب بخشایش آمده‌اید طوری جزء به جزء قصه دلخوری را تعریف می‌کنید که باز همه چیز برای او تداعی می‌شود و آن زخم قدیمی گوشه دلش سر باز می‌کند و خشمگین می‌شود.
بنابر این اگر می‌خواهید پس از طلب بخشایش حرفی برای گفتن داشته باشید بهتر است آرامبخش‌ترین‌ها را انتخاب کنید. با این حال ما همچنان معتقدیم، پس از طلب بخشایش و قول دادن برای جبران، کم پیدا می‌شود کلماتی که ارزش‌شان بیشتر از سکوت باشد و به قول ارسطو اگر خردمند هستید، بهتر است کم بگویید و زیاد بشنوید.
jjjalil بازدید : 241 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

 

امروز صبح که از خواب بیدار شدی، نگاهت می کردم؛ و امیدوار بودم که با من حرف بزنی. حتی برای چند کلمه

نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،

از من تشکر کنی. اما متوجه شدم که خیلی مشغولی... مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی.

وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی

فکر می کردم چند دقیقه ای وقت داری که بایستی و به من بگویی: سلام؛ اما تو خیلی مشغول بودی...

یک بار مجبور شدی منتظر بشوی و برای مدت یک ربع کاری نداشتی جز آنکه روی یک صندلی بنشینی.

بعد دیدمت که از جا پریدی.خیال کردم می خواهی با من صحبت کنی؛

اما به طرف تلفن دویدی و در عوض به دوستت تلفن کردی تا از آخرین شایعات با خبر شوی!

تمام روز با صبوری منتظر بودم. با آن همه کارهای مختلف گمان می کنم که اصلاً وقت نداشتی با من حرف بزنی.

متوجه شدم قبل از نهار هی دور و برت را نگاه می کنی،

شاید چون خجالت می کشیدی که با من حرف بزنی، سرت را به سوی من خم نکردی.

تو به خانه رفتی و به نظر می رسید که هنوز خیلی کارها برای انجام دادن داری. بعد از انجام دادن چند کار، تلویزیون را روشن کردی.

نمی دانم تلویزیون را دوست داری یا نه؟ در آن چیزهای زیادی نشان می دهند و تو هر روز مدت زیادی

از روزت را جلوی آن می گذرانی؛ در حالی که درباره هیچ چیز فکر نمی کنی و فقط از برنامه هایش لذت می بری

.... بـاز هم صـبورانه انــتظارت را کـشیدم و تـو در حالی که تـلویـزیون را نـگـاه می کردی ، شام خوردی؛ و باز هم با من صحبت نکردی...

موقع خواب... فکر می کنم خیلی خسته بودی. بعد از آن که به اعضای خانواده ات شب به خیر گفتی ، به رختخواب رفتی و فـوراً به خواب رفـتی...

اشکالی ندارد . احتمالاً مـتوجه نشدی که من هـمـیشه در کـنارت و برای کمک به تو آماده ام...

من صبورم، بیش از آنچه تو فکرش را می کنی. حتی دلم می خواهد یادت بدهم که تو چطور با دیگران صبور باشی.

من آنقدر دوستت دارم که هر روز منتظرت هستم. منتظر یک سر تکان دادن، دعا، فکر، یا گوشه ای از قلبت که متشکر باشد...

خیلی سخت است که یک مکالمه یک طرفه داشته باشی. خــب... من باز هم منتظرت هستم؛

سراسر پر از عشق تو... به امید آنکه شاید امروز کمی هم به من وقت بدهی...

نوشته شده توسط"آيدا"

jjjalil بازدید : 255 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

 غلط کرده باران
حالا که مرا به تو بد عادت کرده
بی تو می بارد
روز و شب
بی خستگی
وقتی خودت نیستی،
باران هست
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل…خوب است!
مثل همین باران بی سوال
که هی می بارد…
که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!!
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
با ابرها چه غصه‌ی پنهانی‌ست؟
این عصرِ چندشنبه‌ی بارانی‌ست؟
وقتی که می‌بُریم مدام از هم
این عشق نیست، چاقوی زنجانی‌ست
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
آمدن را
از باد و باران بیاموز
رفتن را
از دل ِ من.
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که می گویم: من تنها نیستم, تنها منتظرم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
پنجره ی باران خورده ات را باز کن
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ، ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم ، به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
بغضهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی قلب من است که از چشمان آسمان بیرون میریزد
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
مثل باران چشمهایت دیدنی است ٬ شهر خاموش نگاهت دیدنی است. زندگانی معنی لبخند توست ٬ خنده هایت بی نهایت دیدنی
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
اگر میدونستی چقدر دوستت دارم … برای اومدنت بارون رو بهانه نمیکردی ، رنگین کمان من
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
در حسرت موجم ، باران کفافم نیست. درمان درد من ، باران ِ نم نم نیست
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران
یا
دوشِ آب،
چه فرقی می‌کند؟
وقتی عاشقی
زیرِ هیچ‌کدام
آواز نخواند…
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی. پس لااقل باران را بهانه کن. دارد باران می آید
<<<<<<<<<<اس ام اس روزای بارانی>>>>>>>>
شیشه پنجره را باران شست
از دل من اما ،
چه کسی نقش تو را خواهد شست؟
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ،
می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش…..
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
چشمهای من از دوریت کنون مثل آسمان بارانیست ابرها میبارند و آرام میشوند اما چشمهایم می بارند و بیقرار تر میشوند
کاش تا ابرها آرام نشده اند بیایی
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باز باران آمد
از هوا یا ز دو چشم خیسم؟
نیک بنگر!
چه تفاوت دارد…
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی…
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
علم ثابت کرده که شکر در آب حل میشه ، پس هیچ وقت زیر بارون نرو ، چون شیرین ترین دوستم را از دست می دم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران که می بارد تو در راهی از دشت شب تا باغ ِ بیداری
از عطر عشق و آشتی لبریز با ابر و آب و آسمان جاری
تا عطرِ آهنگ تو می رقصد….. تا شعر باران تو می گیرد……..
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
همواره تنهاییم
در جمع یاران هم
در یک کویر خشک
در زیر باران هم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران رحمت خدا همیشه می بارد, تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم!
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
قطره بارون ممکنه کوچک دیده بشه ٬ اما یک گل تشنه ٬ همیشه منتظر باریدنشه , یک اس ام اس ممکنه ساده برسه ٬ اما قلب فرستندش خیلی به یادته
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
چه سنگین گذشت عصر بارانی ام
گویی نوازش نمی کرد، باران صورتم را
گریه ام، فریادم، تنها سکوتی بود
تا حرفهایم
در بستری از بغض بخوابند
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند
حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی
بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی
بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم
دوستت دارم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
وقتی دلم برات تنگ می شه میرم پشت ابرها زار زار گریه می کنم ، پس یادت باشه هر وقت بارون میاد دل من برات تنگ شده
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران از راه رسید ، عشق را دوباره در مزرعه ی خالی تنم پروراند ، زندگی را در آسمان آبی چشمم حس کرد ، ناگهان پایییز عشقم از راه رسید ، آری رفت ولی هنوز قلبم برای اوست
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
روزای بارونی قطره های بارون رو بشمار ، اگه بند اومد روی رفاقت من حساب کن ، نه کم میاد و نه بند میاد
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
زیر باران با یاد تو میروم ، به دنبال جای پای تو ، تو را می پرستم من شبانه ، برای لحظه های شادمانه ، برای با تو بودن صادقانه ، می آیم من به پیشت عاشقانه ، به تو دل بستم من شاعرانه ، اما افسوس از درک زمانه ، چه زیباست راز زمانه ، اگر زندگی باشد یک ترانه
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
مرا چه باک ز باران
که گیسوان تو چتری گشوده اند
مرا چه باک ز مرگ
که بوسه های تو پیغام های قیامند
بدرودهای تو
تکرارهای سلامند
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید، کسی اینجا محتاج دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنی
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
تو می ایی و من گل می دهم در سایه چشمت
و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
بارون و دوست دارم هنوز … چون تو رو یادم میاره. حس می کنم پیشه منی … وقتی که بارون می باره.
<<<<<<<<<<اس ام اس روزای بارانی>>>>>>>>
بارون بهونه است ، اسمون نمی تونه اشکاشو نگه داره …
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
بر سرم
چتر گرفت؛
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
باران. در گلوی من ابر ِ کوچکی ست میشود مرا بغل کنی؟ قول میدهم گریه کم کند
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون ، ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
یادگاری واسه بارون ، آرزوهایی که خاک شد / وقتی رفتی زیبا ، انگار روح از تنم جدا شد
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
توی زندگیت بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شیشه میکوبی ، ابر باش که منتظرت باشند که ببیاری
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
عشق لالایی بارون تو شباست ، نم نم بارون پشت شیشه هاست ، لحظه شبنم و برگ گل یاس ، لحظه رهایی پرنده هاست ، لحظه عزیز با تو بودنه ، آخرین پناه موندن منه
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای بارون نوای دل انگیزی شد چه فرقی می کند برگ سبز کدام درختی
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
با رفیقت مثل چتر رفتار نکن که هر وقت بارون بند اومد ، فراموشش کنی !
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت ، یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم ، بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون ، میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم .
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
میدونی چرا بارون از پشت شیشه قشنگ تره ، چون بدون اینکه خیس بشی احساسش میکنی ، مثل دیدن گریه کسی که خیلی دوستش داری ، همینطوره مگه نه
<<<<<<<<<< اس ام اس روزهای بارانی >>>>>>>>
شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی
تو را با لهجه ی گلهای نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ایی در کوچه های آبی احساس
تو را از بین گلهایی که در تنهاییم رویید با حسرت جدا کرد

jjjalil بازدید : 263 جمعه 24 آذر 1391 نظرات (0)

دخترا اصلا بینی هاشون رو عمل نمی کنن.

هیچ وقت موهاشون رو رنگ نمی کنن مادر زاد مش شدست.

هیچ وقت به هم دیگه چپ چپ نگاه نمی کنن و به هم حسودی نمی کنن.

تمام طلا جواهراشون اصل اصله.

هرگزقبل از ازدواج ابروهاشون رو بر نمی دارن عمرا بردارن،کی گفته بر میدارن،نه بابا بر نمی دارن که، مرتبش می کنن .

بی اجازه مامان و بابا هیچ وقت بیرون نمی رن.

به بهانه کتابخونه با دوستشون بیرون نمیرن.

اونقدر خواستگار دارن که نمیدونن به کدوم جواب بدن.

همیشه سر به زیرن اصلا به غریبه ها نگاه نمی کنن ( کاش فقط نگاه بود) !

بعد از ازدواج تازه میفهمن حروم شدن طفلیها خونه باباشون همه چیزداشتن.

روچشماشون اصلا لنز نمی ذارن، رنگش مادر زادی سبز و آبیه و خاکستری و بنفش و زرد و قرمز و آلبالویی و اناری و…

تا حالا تو زندگیشون با هیچ پسری حرف نزدن!!!

درباره ما
Profile Pic
اواز چت قدیمی ترین چت روم فارسی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 119
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1655
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 32
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 44
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 1,623
  • بازدید سال : 18,297
  • بازدید کلی : 410,990